|
|
نظرات شما عزیزان:
sadegh 
ساعت18:48---9 بهمن 1391
روی دیوار
روی سایه ایـــــ که به جا مانده از تو
چشــــم می کشم و دهانی که بخندد
به این همه تنهایی و انتـــظار ...
این خانه بعد از تو فقـــــط دیوار استـــــ
و تکه ذغالی که خطــــ می کشد
نیامدنتـــــــــ را ..
چیآ 
ساعت18:03---8 بهمن 1391
لعنتــــــــی..
بند بند تنـــــــم باز میشد...
وقتی از غریبـــــه ها میشنیدم...
که چطور بند بند لباستـــــ را برایش باز میکردی .....
|
|
[+]
نوشته شده توسط در 20:57 |
| |